هرچه قدر انسان یک موضوع و مسیله ای را خوب و عمیق درک کند، قطعا این فهم و درک خود را در کنش و رفتار نشان خواهد داد. مثلا اگر کسی تشنگی را درک کند، در رفتار می توان اصرار و عزم او را دید که به دنبال آب است... از ویژگی علم است که خود را در رفتار ظاهر کند.

قطعا اگر تصور ما نسبت به مسجد روشن شود، تأثیر خود را در رفتار ما نشان خواهد داد. گاهی انجام یک رفتار براساس غریزه صورت می گیرد و گاهی براساس عادت. هردو رفتار برگرفته از غریزه و عادت، کیفیت رفتار را می کاهد. اما اگر اساس رفتار بر اختیار و آگاهی باشد، قطعا می توان آن را درست ارزیابی کرد و بهتر می توان عمل و کنش را قضاوت کرد.

مسجد

اما ما به عنوان یک مسلمان شیعه، چه تصویری از مسجد داریم که بخواهیم کنش خود را با آن تطبیق دهیم؟ چرا مسجد خود موضوعیت پیدا کرده است؟ آیا بین ایمان و حضور در مسجد ارتباطی برقرار است؟ چرا افراد به مسجد نمی آیند؟ چرا افراد به مسجد می روند؟ آیا مسجد می تواند نیازهای امروزی را برطرف کند؟ آیا با وجود افزایش سطح ارتباطات و با افزایش تکنولوژی حضور فیزیکی در مسجد ضرورت دارد؟

پاسخ به همه ی این سؤالات نیازمندی ما را به فهم درستی از مقوله ی مسجد دو چندان می کند. که البته این مقاله ادعای پاسخگویی به همه ی مسائل مطروحه را ندارد، اما بسط و شرح پرسش شاید ما را ترغیب کند که به دنبال پاسخ برآییم.

در مقام تبیین مسئله، به سراغ مؤسسین مسجد یعنی پیامبر اکرم می رویم و بعد ائمه ی اطهار، زیرا آنان بهترین کسانند برای توضیح و شرح و تفسیر از مسجد.

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود: در دنیا مهمان باشید، این دلبستگى‏ها و آرزوها شایسته مهمان نیست، مساجد را به عنوان خانه اصلى خود بگیرید، دل ها را به رقّت عادت دهید، زیاد اندیشه کنید و از خشیت حق گریه داشته باشید، موت و اهوال قیامت را نصب العین قرار دهید، این چه زندگى غلطى است که ساختمانى کرده‏اید که در آن سکنى ندارید و آن قدر جمع کرده‏اید که براى شما قدرت خوردن نیست، از خدایى که به سوى او باز مى‏گردید، پروا کنید!

 اعلام الدین: 365، باب عدد اسماء اللّه تعالى، حدیث 33؛ بحار الأنوار: 80/ 351، باب 8، حدیث 3.

 

راوى مى‏گوید: از حضرت صادق علیه السلام شنیدم که مساجد به پروردگار عالم از همسایگانى که در آن شرکت نمى‏کنند، شکایت بردند. خطاب رسید که: به عزت و جلالم سوگند، در صورت استخفاف به مساجد یک نماز از آنان قبول نمى‏کنم و آنان را به عدالت در بین مردم آشکار نمى‏نمایم و به رحمتم نمى‏رسند و در بهشت مجاور من نخواهد بود.

الأمالى، شیخ طوسى: 696، حدیث 1485؛ بحار الأنوار: 80/ 348، باب 8، حدیث 1.

 

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:

رفت و آمد به مسجد یکى از این منافع را دارد:

برادرى که برادریش سود خدایى دارد.

تحصیل علم جدید و تازه.

دانستن آیه محکمه.

برخورد به رحمت منتظره.

یاد گرفتن کلمه هدایت که انسان را از گمراهى برهاند.

شنیدن کلامى که راهبر به سوى راه خداست.

ترک گناه از ترس حق یا حیا از حضرت بارى‏ 

میزان الحکمة: 5/ 2396 به نقل از الأمالی، شیخ صدوق: 318.

 

على علیه السلام فرمود: همسایه مسجد اگر از هر جهت فراغت و صحت داشته باشد، باید براى نماز واجب به مسجد بیاید که با بودن فراغت و صحت، حق نماز در جاى دیگر براى او نیست.

وسائل الشیعة: 5/ 195، باب 2، حدیث 6314؛ بحار الأنوار: 80/ 354، باب 8، حدیث 3.

 

امام صادق علیه السلام از پدرانش از حضرت على علیه السلام نقل مى‏کند:

همسایه مسجد را نماز نیست مگر در مسجد، مگر این‏که براى او عذرى یا علتى باشد. عرض کردند: همسایه مسجد کیست یا امیرالمؤمنین؟ فرمود: کسى که اذان‏ را مى‏شنود 

بحار الأنوار: 80/ 379، باب 8، حدیث 47؛ مستدرک الوسائل: 3/ 356، باب 2، حدیث 3767.

 

پس چه حکمتی است که این چنین مسجد موضوعیت پیدا می کند و خود دارای اهمییت می شود؟ این که اگر مؤمنی در همسایگی مسجد باشد و مسجد نرود رحمت خدا را نمی بیند و در بهشت از خدای متعال دور است...؟ چه حکمتی است که حق نماز در مسجد است برای همسایه ی مسجد؟

بگذارید کمی با دقت بیشتری به این موضوع پبردازیم. البته فهم روایت و  پرداخت به این موضوع می بایست توسط متخصصین دینی شرح داده شود اما نویسنده به دنبال فهمی اجتماعی از این پدیده است.

هر دین و آیینی دارای یکسری آداب و سلوکی است. هر دینی یکسری آداب فردی دارد و یکسری آداب اجتماعی. گاهی کنش دینی جمعی سبب تداوم و همبستگی پیروان می شود و این همبستگی و کنش جمعی مایه ی شکل گیری یک هویت جمعی می شود. هرگاه یک جمعی، هویتی برای خود قائل باشند رفتار و باور آن ها قدرتمند تر و عمیق تر خود را نشان می دهد. هر رخدادی در تاریخ نیازمند یک کنش جمعی بوده است تا بتواند در تاریخ زنده بماند. اما سؤال این جاست که چگونه می توان به این هویت جمعی دست یافت؟

هرگاه افرادی در یک موقعیت جغرافیایی و با هدفی و باور مشترک در کنار هم زندگی می کنند، رفتارجمعی آنان می تواند به عنوان سلوک جمعی تلقی شود و هویت جمعی آنان را افزون کند. برای تحقق چنین امری، نیازمند نهاد سازی و مراسم هایی است که بتوانند شرایط انجام آن عمل را ایجاد کند. اگر این نهاد سازی صورت گیرد ساختار هویت سازی تشکیل می شود و این هویت خود را بیشتر جلوه می دهد.

با این مقدمات بپردازیم به مسیله ی این مقاله، آن هم مسجد. مسجد را به عنوان نهاد و یک پایگاه اجتماعی ای باید در نظر گرفت که به تحقق روح جمعی و هویت جمعی کمک می کند. امروزه در کشورهای مختلف برای کنش های جمعی ارزش قائل هستند زیرا ورای بحث مهم هویت، رفتارهای گروهی و جمعی نشان دهنده ی قدرت اجتماعی است و قدرت اجتماعی از مسائل مهم مدیریت اجتماعی است. اگر مسلمانان که دارای یک بستر و هدف فکری مشترکی هستند و دارای آیین ها و سلوک جمعی هستند خود نتوانند نهاد سازی کنند، به تدریج نقش آفرینی گروهی خود را از دست می دهند و قطراتی می شوند در پهنه ی دنیا که توان و بروزی قدرتمند از خود ندارند. مسجد قبل از این که در بستر دینی بنشیند یک نیاز اجتماعی است برای دستیابی به هویت جمعی و هرچه این نهاد نادیده گرفته شود تصور افراد از آن روح جمعی، ضعیف تر و شکننده تر خواهد شد و خود را در عرصه ی جهان و پیرامونی خود تنها می بینند.

می توان با نگاهی به تاریخ مسجد و نقش آفرینی هایی که در طول تاریخ داشته است، پی برد که مسجد محلی است برای قوای ارتباط مسلمین با یکدیگر برای هدفی والا. اگر این مسیله را در بستر دینی بخواهیم ببینیم، بسیار سفارش ها شده است که حضور در مسجد و برپایی نماز در آن مایه ی برکت می شود. اما همانطور که ذکر شده پرداخت عمیق تر به این مسیله از دریچه ی دین کار متخصصین دینی است.

در آخر این مقاله، تأکید می شود بر حضور و ارتباطی در سطح بالای چهره به چهره. زیرا گاهی نهادهای خود ساخته و به پا خواسته ی تکنولوژی را ترجیح می دهند به نهادی با چنین پشتوانه ی تاریخی و معنوی. باید این را تشریح کرد که حضور و ارتباط فیزیکی، قوای رسانه ای بیشتری دارد تا مخاطب را درگیر طرفین کند. این حضور است که در مسجد می تواند طرفین را به خود حقیقیشان نزدیک کند. متأسفانه برخی به خاطر تنوع نگاه ها و رویکردهای مسلمین حضور خود را در مساجد کمرنگ می کنند، در صورتی که مسجد محل تمام مسلمین است و این یعنی در عین اختلافات اما بر بستری مشترک باید نشست. این جاست که با آشنایی و ارتباط حضوری می توان این وجوه را پررنگ نموده و ارتقا داده تا در حرکت های جمعی اتحاد و همدلی بیشتری نشان داده شود.