کنج دل...

صدای "من" را، از "کنج دل" بشنوید...

۳ مطلب در اسفند ۱۳۹۲ ثبت شده است

وقتی جهل نماد می شود...!

مصدق

(اول نوشت: این نوشته بعد از برنامه ی انجمن اسلامی دانشگاه تهران نوشته شده است، که در پوستر این برنامه، دکتر مصدق، به عنوان نماد مبارزه با ضد اسکتبار معرفی شده بود)

قصد نگارنده در این نوشته این نیست که به تحلیل نماد شناسی بپردازد و فرق میان نماد و نشانه و یا سخن از افلاطون و تاریخ نماد شناسی داشته باشد. که البته در مقدمه ی این نوشته باید بدانیم که، نماد به چیزی درون خود ارجاع می دهد ولی نشانه به چیزی خارج از خودش ارجاع می دهد. لذا نماد سخن از یک الگویی در درون است.

وقتی یک اجتماعی برای خود الگو و نمادی انتخاب می کنند برای مفاهیم و مواضع خود افق سازی می کند. نویسنده در ارتباط با نمادین شدن دکتر مصدق در مبارزه با استبداد و استعمار چند خطی درباره ی ایشان نوشته است تا بماند در تاریخ این بستر علمی و دانشگاهی تا آیندگان این را تصور نکنند که گذشتگان جاهلان عصر خود بودند بی آنکه خود بدانند.

هستند و خواهند بود افرادی که یا خودآگاه و ناخودآگاه از جهل و نادانی، استفاده ی شخصی یا سیاسی و به تعبیری سوء استفاده می کنند. تا جایی که واقعیت را آن گونه متصور می شوند که خود خواهند نه آن گونه که هست. و این مسئله افرادی که به دنبال حقیقت نیستند را با خود همراه می کند و این گونه جریانی از نادانان به راه می افتد تا به دیگران بفهمانند آن چه خود تصور می کنند و واقعیت می پندارند.

بعد از این مقدمه پرداخته شود به تبیین شخصیت دکتر مصدق، به این خاطر که در تاریخ سرگذشت ایران که با توجه به پشتوانه ی دینی این ملت، همیشه استکبار ستیزانه و ضد استبداد بوده است، جایگاه ایشان فهم شود، که البته فهم جایگاه ایشان این کمک را خواهد کرد که دیگر به دیگران اجازه داده نشود تا تاریخ را آن طور که منافع شخصی و سیاسی خود است تقریر کنند بلکه این آگاهی از تاریخ، آن ها را سبب شود تا به خبط و جسارت خود پایان بخشند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سیدحسین امین جواهری

دانشگاه ساکن یا آرام...؟!

دانشگاه تهران


دانشگاه و دانشگاهیون در مسیر انقلاب اسلامی جایگاهی دارند، این جایگاه و نقش در این مسیر را راهبر آن نشان می دهد، راهبری امام خمینی و مقام معظم رهبری و تبیین این نقش سبب می شود کارایی دانشگاه بیشتر شود و تأثیر بیشتری در انقلاب و پیشرفت آن داشته باشد.

در طی این چند سال و مدیریت دکتر رهبر در دانشگاه تهران، باید بررسی شود که این نقش چگونه فهم شده است و تحقق پذیرفته. تغییر مدیریت در دانشگاه ها اگر در راستای بالای بردن کیفیت مدیریت گردد می تواند به ایفای هرچه بهتر نقش دانشگاه در انقلاب کمک کند. شاید تغییر دکتر رهبر شخصیت حقوقی ایشان سبب دلگرمی و نشاط شود نشاطی از جنس فهم مذکور در خط بالا. البته این نشاط برگرفته از خوشی های بچه گانه و سیاسی و رفتارهای کودکانه ای مانند پخش شیرینی و بیان تبریک و ... نیست، دلگرمی از آن جهت که مدیران بهتری بر سر کار آیند تا به اهداف انقلاب و اسلام توجه بهتر و بیشتری داشته باشند. افرادی که بتوانند جایگاه و نقش دانشگاه را در انقلاب درک کنند و در عمل پیاده کنند. هر کس و با هر لباسی اگر غایتی دیگر برای دانشگاه متصور بود باید به او تذکر داد و در صورت تکرار او را از این جایگاه خلع کرد.

بدیهی است و باشناختی که نویسنده از دکتر رهبر دارد، مدیریت ایشان همراه با ضعف ها و قوت ها همراه بوده است. ضعف هایی از روی غفلت و قوت هایی از روی آگاهی. برای مثال یکی از ضعف های تشخیصی و مدیریتی این چند سال، آرام کردن فضای دانشگاه به هر قیمتی است. آرام کردن به معنای ایجاد فضایی برای فعالیت علمی و نشاط علمی و سیاسی است. برخی از تشخیص ها و رویکردهای مدیریتی دانشگاه سبب می شد که آرام شدن فضای دانشگاه با ساکن شدن یکی می شود. ساخت دانشگاهی ساکن و خشک با شعار دانشگاه آرام. این مسیر و نحوه ی مدیریت یک رکود علمی و سیاسی در دانشگاه ها را نمایان کرد و گمان امنیتی شدن دانشگاه پررنگ شد. این نقطه ی تاریک در اداره ی دانشگاه ایجاد انحراف دانشگاه از خط خود و کُند شدن نقش آفرینی دانشگاه در مسیر انقلاب اسلامی شد.

یکی از آفت هایی که این نوع رویکرد مدیریتی بوجود می آورد، تربیت دانشجوی محافظه کار و مصلحت اندیشی خیالیست. تربیت چینین دانشجویی در محیط دانشگاه خلاف ریل گذاری رهبر انقلاب است. در برخی مواقع سیاست های اعمال شده در دانشگاه تهران به این فضا کمک کرده است. قسمتی از سخنان مقام معظم رهبری به این فضا و محیط دانشگاه ها اشاره شده است. "اصل این‏که دانشجو حرفش را روشن و صریح و آشکار بزند و دچار سیاسى‏کارى نشود، چیز مطلوبى است. بدترین اشکال و اشکالِ وارد بر محیط دانشجویى این است که دانشجو دچار محافظه‏کارى شود و حرفش را با ملاحظه موقع و مصلحتِ خیالى بیان کند، نه، دانشجو باید حرفش را صریح بزند. البته در کنار این صراحت در بیان، صداقت در نیت هم باید وجود داشته باشد و در کنار او، سرعت در پذیرش خطا؛ اگر ثابت شد که خطا است. فرق شماى جوان و دانشجو و صادق و پاکیزه‏دل، با یک آدم سیاسى‏کار باید در همین باشد، حرفتان را صریح بزنید، آنچه را که مى‏زنید، از دل بزنید و اگر چنانچه معلوم شد که اشتباه است، سریع پس بگیرید. این، به نظر من یکى از بهترین شاخصه‏هاى دانشجویى است"

باید سیاست مداران و سیاست گذاران بدانند که دانشگاه با مدیریت مستقل و بومی و علمی خود باید مدیریت شود و از هرگونه انگیزه های سیاسی گرایانه و سیاسی بازی در محیط دانشگاه دوری کنند که دانشگاه و دانشگاهیون خود با آن ها مقابله خواهند کرد. نباید گذاشت که در محیط دانشگاه افرادی پیدا شوند که دانشگاه را با میدان سیاست اشتباه بگیرند و شروع کنند به جولان سیاسی بازی در آن، که وقایعی مانند سال 78 و یا سال 88 رخ دهد. نباید گذاشت مدیریتی حاکم شود که انقلاب و مسیر انقلاب را نادیده بگیرد. اهداف انقلاب اسلامی و نقوشی که برای دانشگاه در نظر گرفته شده است را نادیده بگیرد.

در آخر خطاب به دولت محترم عرض می شود که انتخاب و یا عزل ریاست دانشگاه تهران باید متناسب با عرف دانشگاه و آداب دانشگاه باشد، نمی توان با نگاه داس مآبانه به ریاست و محیط دانشگاه نگاه شود و باید به جای حرف های زیبا و شعارگونه در عمل نیز سخنان انقلابی و درست خود را پیاده کرد. به امید آن که دانشگاه در راستای اهداف انقلاب اسلامی قدم گذارد و این مطالبه ایست که دانشجویان از رؤسای دانشگاه تهران دارند و همیشه خود را ناظران مدیریت ها و مراقبان این مسیر می دانند.

 

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سیدحسین امین جواهری

22 بهمن تجلی فهم مردم از انقلاب

22  بهمن

انقلاب ها برای تغییر اوضاع کنونی و حرکت به سمت وضعیت بهتر شکل می گیرند. تغییری که با پشتوانه ی مردم و با ابزار مردمی در سطوح مختلف یک حکومت بوجود خواهد آمد. با نگاهی به تاریخ انقلاب های رخداده در جهان و به خصوص در عصر کنونی تجدد، می توان حرکت های انقلابی را حرکت های توده ای دانست که هدف این حرکت ها تغییر برای وضع بهتر بوده است.
...
اما انقلاب اسلامی تفاوتی با انقلاب های دیگر دارد. انقلاب اسلامی ممکن است که با توجه به شرایط زمانی و مکانی در صورت، از ملاحظات تجدد استفاده کرده باشد، اما تفاوت های ماهوی با دیگر انقلاب ها دارد. تفاوت در محور و هدف انقلاب، تفاوت در فاعلیت انقلاب، تفاوت در انگیزه ی انقلاب...
انقلاب اسلامی خود عاملیست برای تغییر انقلاب ها. انقلاب اسلامی درچارچوبه ی نظری خود، نشان دهنده ی یک نوع تحول خواهی در جهت تاریخ و در جهت طبیعت و قواعد عالم است. انقلابی که انسان را به تکامل انسانی وامی دارد. تغییر و تکامل و این قبیل واژه ها، واژه های خنثی و بی ریشه نیستند و نمی توانند باشند. با هر جهان بینی و نگاهی که به عالم و انسان است این واژه ها رنگ می گیرند. اگر مبنا را جهان بینی توحیدی فرض بگیریم، آن وقت فهمیده خواهد شد که در حرکت تکاملی تاریخ انقلاب اسلامی نقطه ی عطفی خواهد بود که در این سیر جبری گریبان گیر عالمیان شده است. انقلاب اسلامی را نباید با درک دیگر و در مبنای دیگری تعریف کرد، انقلاب اسلامی باید در بستر خود فهم شود بستری که در چندخط قبل بیان شد.
انقلاب اسلامی در جهت انقلاب و در فاعلیت انقلاب با دیگر انقلاب ها تمایز ماهوی دارد. تمایزی برگرفته ازبستر جهان بینی. انقلاب اسلامی برای تغییر اوضاع کنونی بود اما تغییری در تکامل حقیقی انسان. انقلاب اسلامی و تحقق آن بر محور انسان کامل بود. انسان کامل لازمه ی معنای انقلاب اسلامیست. انقلاب اسلامی توسط نیابت انسان کامل در ایران رخ داده است، چیزی که در تاریخ انقلاب ها نمی توان آن را دید. بنابراین این انقلاب اسلامی در حرکت توده ای خلاصه نمی شود، حرکت و جوشش نابغه ی تاریخ با همراهی توده ی مردم. در انقلاب اسلامی خواست مردم ملاک حق و باطل نیست، مردم برای خود جایگاه مشخصی دارند و خواهان امکان و وقوع شرایط تکاملی خود هستند با توجه به بستر این واژه ها.
بنابراین این انقلاب اسلامی را نمی توان انقلابی مانند انقلاب های دیگر دانست. تفاوت در بستر واژه ها و تفاوت در صورت و ماده، فهم این انقلاب را در این شرایط تاریخی متفاوت خواهد کرد. قصد این مقاله شرح و توضیح این فهم نبوده است. در این مقاله با توجه به این مقدمه، قصد آن بود که بگوید فهم از بستر نظری انقلاب به فهم عینی کمک خواهد کرد. فهم چرایی ها به فهم چگونگی ها وابسته است. شما اگر انقلاب اسلامی را مانند دیگر انقلاب تصور کنید جهت و حرکت این انقلاب را به شکل دیگر و خلاف درک خواهید کرد. این انقلاب نیازمند فهم درست است.
22 بهمن، تجلی فهم توده ی مردم از انقلاب اسلامی است. این تجلی هرساله مهر محکمی است برای در جهت بودن انقلاب و همراهی مردم ذیل یک انسان کامل، چه با واسطه و چه با غیر واسطه. 22 بهمن حمایت مردمی را نشان می دهد از این حرکت تاریخی در جهت تکامل حقیقی انسان. انقلاب اسلامی ندایی است نه فقط ندای این عالم، بلکه ندایی است که به دنیای دیگر هم این صدا می رسد. مردم خود را پشتوانه ی این حرکت و تحول خواهی بر محور انسان کامل می دانند.
در آخر این نکته را متذکر شوم که این تجلی در 22 بهمن، تنها برای حمایت از این حرکت نیست، بلکه نشان دهنده ی تفکر حقیقی و اسلامی است که در عینیت ها بروز کرده است. 22 بهمن تنها رفراندوم نیست، که این حداقل نگاهست به این روز، بلکه نشان دهنده ی قدرت حرکت "انقلاب اسلامی" است. ما در روز 22 بهمن خود را بار دیگر اثبات کردیم و بیان کردیم که ما و تفکر ما ادامه دارد و این انقلاب منشا آن خواهد بود...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سیدحسین امین جواهری