دانشگاه تهران


دانشگاه و دانشگاهیون در مسیر انقلاب اسلامی جایگاهی دارند، این جایگاه و نقش در این مسیر را راهبر آن نشان می دهد، راهبری امام خمینی و مقام معظم رهبری و تبیین این نقش سبب می شود کارایی دانشگاه بیشتر شود و تأثیر بیشتری در انقلاب و پیشرفت آن داشته باشد.

در طی این چند سال و مدیریت دکتر رهبر در دانشگاه تهران، باید بررسی شود که این نقش چگونه فهم شده است و تحقق پذیرفته. تغییر مدیریت در دانشگاه ها اگر در راستای بالای بردن کیفیت مدیریت گردد می تواند به ایفای هرچه بهتر نقش دانشگاه در انقلاب کمک کند. شاید تغییر دکتر رهبر شخصیت حقوقی ایشان سبب دلگرمی و نشاط شود نشاطی از جنس فهم مذکور در خط بالا. البته این نشاط برگرفته از خوشی های بچه گانه و سیاسی و رفتارهای کودکانه ای مانند پخش شیرینی و بیان تبریک و ... نیست، دلگرمی از آن جهت که مدیران بهتری بر سر کار آیند تا به اهداف انقلاب و اسلام توجه بهتر و بیشتری داشته باشند. افرادی که بتوانند جایگاه و نقش دانشگاه را در انقلاب درک کنند و در عمل پیاده کنند. هر کس و با هر لباسی اگر غایتی دیگر برای دانشگاه متصور بود باید به او تذکر داد و در صورت تکرار او را از این جایگاه خلع کرد.

بدیهی است و باشناختی که نویسنده از دکتر رهبر دارد، مدیریت ایشان همراه با ضعف ها و قوت ها همراه بوده است. ضعف هایی از روی غفلت و قوت هایی از روی آگاهی. برای مثال یکی از ضعف های تشخیصی و مدیریتی این چند سال، آرام کردن فضای دانشگاه به هر قیمتی است. آرام کردن به معنای ایجاد فضایی برای فعالیت علمی و نشاط علمی و سیاسی است. برخی از تشخیص ها و رویکردهای مدیریتی دانشگاه سبب می شد که آرام شدن فضای دانشگاه با ساکن شدن یکی می شود. ساخت دانشگاهی ساکن و خشک با شعار دانشگاه آرام. این مسیر و نحوه ی مدیریت یک رکود علمی و سیاسی در دانشگاه ها را نمایان کرد و گمان امنیتی شدن دانشگاه پررنگ شد. این نقطه ی تاریک در اداره ی دانشگاه ایجاد انحراف دانشگاه از خط خود و کُند شدن نقش آفرینی دانشگاه در مسیر انقلاب اسلامی شد.

یکی از آفت هایی که این نوع رویکرد مدیریتی بوجود می آورد، تربیت دانشجوی محافظه کار و مصلحت اندیشی خیالیست. تربیت چینین دانشجویی در محیط دانشگاه خلاف ریل گذاری رهبر انقلاب است. در برخی مواقع سیاست های اعمال شده در دانشگاه تهران به این فضا کمک کرده است. قسمتی از سخنان مقام معظم رهبری به این فضا و محیط دانشگاه ها اشاره شده است. "اصل این‏که دانشجو حرفش را روشن و صریح و آشکار بزند و دچار سیاسى‏کارى نشود، چیز مطلوبى است. بدترین اشکال و اشکالِ وارد بر محیط دانشجویى این است که دانشجو دچار محافظه‏کارى شود و حرفش را با ملاحظه موقع و مصلحتِ خیالى بیان کند، نه، دانشجو باید حرفش را صریح بزند. البته در کنار این صراحت در بیان، صداقت در نیت هم باید وجود داشته باشد و در کنار او، سرعت در پذیرش خطا؛ اگر ثابت شد که خطا است. فرق شماى جوان و دانشجو و صادق و پاکیزه‏دل، با یک آدم سیاسى‏کار باید در همین باشد، حرفتان را صریح بزنید، آنچه را که مى‏زنید، از دل بزنید و اگر چنانچه معلوم شد که اشتباه است، سریع پس بگیرید. این، به نظر من یکى از بهترین شاخصه‏هاى دانشجویى است"

باید سیاست مداران و سیاست گذاران بدانند که دانشگاه با مدیریت مستقل و بومی و علمی خود باید مدیریت شود و از هرگونه انگیزه های سیاسی گرایانه و سیاسی بازی در محیط دانشگاه دوری کنند که دانشگاه و دانشگاهیون خود با آن ها مقابله خواهند کرد. نباید گذاشت که در محیط دانشگاه افرادی پیدا شوند که دانشگاه را با میدان سیاست اشتباه بگیرند و شروع کنند به جولان سیاسی بازی در آن، که وقایعی مانند سال 78 و یا سال 88 رخ دهد. نباید گذاشت مدیریتی حاکم شود که انقلاب و مسیر انقلاب را نادیده بگیرد. اهداف انقلاب اسلامی و نقوشی که برای دانشگاه در نظر گرفته شده است را نادیده بگیرد.

در آخر خطاب به دولت محترم عرض می شود که انتخاب و یا عزل ریاست دانشگاه تهران باید متناسب با عرف دانشگاه و آداب دانشگاه باشد، نمی توان با نگاه داس مآبانه به ریاست و محیط دانشگاه نگاه شود و باید به جای حرف های زیبا و شعارگونه در عمل نیز سخنان انقلابی و درست خود را پیاده کرد. به امید آن که دانشگاه در راستای اهداف انقلاب اسلامی قدم گذارد و این مطالبه ایست که دانشجویان از رؤسای دانشگاه تهران دارند و همیشه خود را ناظران مدیریت ها و مراقبان این مسیر می دانند.