حق کنت در تأسیس جامعه شناسی و نقش وی در پرورش عقلانیت جامعه شناسی چه بوده است؟

برای جواب این سؤال لازم است که بیشتر با نظریات و آثار آگوست کنت آشنا بود، اما برگرفته از منبع مورد نظر، این برداشت ها می توان صادق باشد.

برای تشکیل مسائل علم جدید ابتدا باید مبادی آن علم بررسی و شناخته شود و بعد احکام و مسائل علم جدید ظهور پیدا می کند. علم جامعه شناسی و نقش کنت هم در همین حلقه ی بین مبادی و احکام علم جدید جامعه شناسی است.در حلقه ی بین این دو آگوست کنت و نقش وی مانند کسی است که با کمک از مواد اولیه های آماده شده، شروع به پخت غذا می کند. کنت با وجود مبادی ای که داشته است، توانسته مفاهیمی را تعریف کرده و مسائل و کلیات آن علم جدید را چینش کند. به تعبیر ذقیق تر شروع به ایجاد ساختار مفهومی و محتوایی برای علم جدید کردن.

اگر هم در آثار آگوست کنت دقت شود خواهید دید که در آثار او به فلسفه ی جامعه شناسی و اشاره به برخی مسائل اجتماعی و ... اشاره شده است. میتوان گفت از آثار کنت، تعریف و غایت و موضوع جامعه شناسی پی ریزی می شود. و این مسائل را با کمک از مبادی علم می توان دست یافت.

به تعبیر نویسنده ی منبع مشخص، این گونه می توان گفت که : کنت اصلاح طلب، نه از جمله آیین آوران انقلاب مانند مارکس است و نه از جمله آیین آوران طرفدار نهادهای آزاد مانند مونتسکیو یا توکویل. او آیین آور علوم اثباتی و علوم اجتماعی است.در جایی دیگر می نویسد: وظیفه ی جامعه شناسی درک تحول یعنی هم لازم و هم اجتناب ناپذیر تاریخ است، به نحوی که از این راه به تحقق نظم بنیادی کمک شود.در جایی دیگر: علم جدید یعنی جامعه شناسی که با قبول تقدم کل بر عنصر سازنده و ترکیب بر تحلیل به بررسی موضوع خود که همانا تاریخ نوع بشر است می پردازد در طی دروس فلسفه ی اثباتی بنیادگذاری می شود.

یا مثلا: جامعه شناسی بتواند در عین حال آن چه را هست و خواهد بود یا باید باشد تعیین کند. جامعه شناسی ترکیبی اگوست کنت هم البته چنین نوع صلاحیتی را تلقین می کند. این علم علم کل تاریخ است.

(نظریه ی جامعه شناسی 1 استاد اعتمادی فر) 

 

نوشته شده در ۹۱/۹/۲۹